کتاب رفیق من



بازآی و دل تنگ مرا مونس جان باش

وین سوخته را محرم اسرار نهان باش

زان باده که در میکده عشق فروشند

ما را دو سه ساغر بده و گو رمضان باش

در خرقه چو آتش زدی ای عارف سالک

جهدی کن و سرحلقه رندان جهان باش

دلدار که گفتا به توام دل نگران است

گو می رسم اینک به سلامت نگران باش

خون شد دلم از حسرت ان لعل روان بخش

ای درج محبت به همان مهر و نشان باش

تا بر دلش از غصه غباری ننشیند

ای سیل سرشک از عقب نامه روان باش

حافظ که هوس می‌کندش جام جهان بین

گو درنظر آصف جمشید مکان باش

 

حافظ”



مداد رنگیها مشغول بودندبه جزمداد سفید، هیچکس به اوکار نمیداد،همه میگفتند : تو به هیچ دردی نمیخوری، یک شب که مدادرنگیها توسیاهی شب گم شده بودند،مدادسفیدتاصبح ماه کشید مهتاب کشید وانقدرستاره کشید که کوچک وکوچکترشد صبح توی جعبه مداد رنگی جای خالی او با هیچ رنگی  پرنشد

 

به یاد هم باشیم شاید فردا ما هم درکنارهم نباشیم …

PHOTOKADE.com



یکی از شاگردانم عادت داشت دروغ بگوید. به او گفتم که شیوه نادرستی است و سبب میشود که دیگران نیز به او دروغ بگویند

گفت"مانعی نداردجون نمی توانم بدون دروغ سر کنم"

یک روز پای تلفن با مردی صحبت میکرد ک صمیمانه به او دلبسته بود. رو به من کرد وگفت:(حرفهایش را باور نمیکنم. می دانم که به من

دروغ می گوید.)) گفتم: خب، خودت هم دروغ میگویی. پس دیگری هم باید به تو دروغ بگوید. و مطمئنا این شخص همان کسی خواهد بود که

می خواهی از او راست بشنوی)) چندی نگذشت ک دیگر بار او را دیدم.

گفت:دروغگویی ام شفا یافت.»

پرسیدم:چه چیز شفایت داد؟»

گفت: با زنی زندگی کردم که بیش از خودم دروغ می گفت.»


چه بسیار پیش آمده ک آدمی با دیدن معایب خودش در دیگران شفا یافته است.

زندگی یک آینه است؛ و ما در دیگران بازتاب چهره خودمان را می بینیم


(فلورانس اسکاول شین)


آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها